شال:
شال “Shal” یک کلمه فارسی است که واژه جهانی “Shawl” در زبان انگلیسی از آن گرفته شده است. شال پارچه ای بافته شده است که به عنوان قسمتی از لباس مفهوم پیدا کرده است. در فرهنگ معین، شال، نوعی پارچه ساده یا گل دار که از پشم یا کرک میبافند و یا بالاپوشی که از پارچه پشمی خشن درست میکنند و کشاورزان آن را مانند پارچهای دراز و کم پهنا دور کمر یا دور سر خود میپیچند؛ تعریف شده است (طالب پور، ۱۳۹۲، ص ۴۵). در گذشته شال ها معمولاً از پشم، کتان و ابریشم بافته می شد و به صورت خلعتی بوده که در مناسبت های مختلف سلاطین، وزرا و بزرگان برای قدردانی از زحمات افراد زیردست به آنان می داده اند. در اصفهان رسم بوده که مهریه هر نوعروس را حداقل یک شال ترمه قرار می دادند. به اعتقاد دکتر باستانی پاریزی، کلمه «شال» در گذشته و در منابع و ادبیات، به صورت «شَعرِ» ثبت شده است و براین مدعا میتوان به این بیت فردوسی اشاره نمود:
شب تیره زو دامن اندر کشید یکی چادر شَعر بر سر کشید
و «شعر باف» که در منابع مختلف به عنوان شغل و حرفه بسیاری از مردم ذکر شده است، همان «شالبافی» است، چنان که دهخدا در ذیل کلمه «شَعرباف آورده: کسی که پارچهی ابریشمی اعلا بافد. این بدان معنی است که علاوه بر پشم گهگاه از ابریشم نیز در بافت شال ترمه استفاده میشده است، چنانکه در یزد نوعی شال را از ترکیب ابریشم و پشم کرمانی میبافتند که «شال یزدی» خوانده میشده است. برخلاف هندیان که عموماً از شال به عنوان پوششی برای روی شانهها استفاده میکردند، در ایران شال ترمه را به مصارفی نظیر تهیۀ عبا، جبه، ارخالق، کلیجه (کلچه)، جلیقه، شبکلاه، نیم تنه، چادر نماز، چارقد، عمامه، شالِ کلاه، شال کمر و جز آن ها میرساندند. حتى گاهی از شال ترمه برای بستن احرام استفاده کردهاند (دانشنامه بزرگ اسلامی).
شال مهم ترین و بلکه اساسی ترین پوشش شبانان در سرما و کولاک مناطق کوهستانی است. شال ها را در مناطق مختلف و با توجه به کاربرد آنها در اندازههای متفاوت میبافتهاند. عرض شال های پشمی معمولاً حدود ۴۰ سانتی متر است که به صورت پارچه ای بافته می شود و سپس آن را از عرض به هم دوخته و با آب صابون پا می زنند تا بصورت کرکدار و پارچه ای زمخت درآید و شبکه های آن گرفته شود. در این حالت امکان نفوذ برف و بوران در این پارچه بسیار کم است.
نامگذاری شال های ترمه با توجه به معیارهای متفاوتی صورت گرفته است. در ایران انواع ترمه بیش تر بر اساس طرح و نقش نامگذاری میشده است. از جمله ترمههایی که بر اساس نقش شناخته میشوند، میتوان این موارد را نام برد: محرمات (شالی با راه های پهن یا باریک)، بوته ریزه، بوتهکج، نُه ترنج، اسلیمی، شاخ گوزنی، شاخهدار، بند رومی، بوته و افشان، گل اندر گل، مادر بچه، بوته جقه، بوته کشمیری، و جز آن ها. استفاده از نام رنگ ها نیز هنگام تفکیک شال ها در قدیم بسیار متداول بوده که همراه با نام نقش به کار میرفته، و گاهی به کیفیت آن نیز اشاره میشده است. مثلاً شال های سفید شاخهدار، بوته ریزۀ زرد، باریک امیری سفید قرمز، گلناری بوته کشمیری، لیمویی نوظهور قلاب باف بوته جقه. این رسم امروزه نیز در نام گذاری محصولات ترمه همچنان وجود دارد. برخی از نام ها نیز نشان از کیفیت بافت داشته است، مانند شال «کوسه» که نوعی شال لطیف بوده است؛ یا شال «قلاب» که با استناد به اسناد امینالضرب بافت آن یکسال و نیم طول میکشیده است و افراد کمی از عهدۀ بافت آن برمیآمدهاند. شال انگوری (منسوب به انگوره = انقوره = آنکارا) نیز گونهای شال بدل ترمه بوده است.
در بافت سنتی و دستی شال، به طور معمول بافت یک طاقه شال با توجه به کیفیت آن از ۳ تا ۱۸ ماه طول میکشیده است. در حالی که با استفاده از دستگاه های بافندگی دارای ۸ ورد و چهار پدال یک نفر با ۶ تا ۷ ساعت کار روزانه قادر بوده یک طاقه شال به اندازه ۲۵/۴ متر در ۹۰ سانتی متر تهیه نماید. افزون بر کیفیت شال عوامل اقتصادی نیز در این قضیه دخیل بوده است؛ برای مثال بافندگانی که بضاعت نداشتهاند، شال ارزانتر میبافتهاند که زودتر آن را به فروش برسانند و تنها کسانی که توان مالی داشتند، اقدام به بافت شال اعلا میکردند که یک سال و نیم زمان میبرده است (دانشنامه بزرگ اسلامی).
شال ایرانی با طرح بته، محل بافت کرمان، دوره قاجار